مثلث

مثلث

زندگی سه ضلعی
مثلث

مثلث

زندگی سه ضلعی

توزیع چند همسری در جهان

رنگ زرد مربوط به کشورهایه که چند همسری در اون ها قانونیه

رنگ قرمز مربوط به کشورهایی که چند همسری در اون جا عرفیه

در بقیۀ کشورهای جهان چند همسری یا مجاز نیست، یا اینکه تخطی از قانون محسوب میشه و مجازات داره. در یکی دو کشور در آفریقا و همچنین برزیل، قانون مشخصی در این زمینه وجود نداره. 

اگر خیلی ریزه و اذیت میشید اینجا رو ببینید.

ضمناً منبع تصویر سایت ویکیپدیا هست، اما چون اسامی کشورها توی تصویر اون نبود، از نقشه ای استفاده کردم که اسم کشورها رو هم داشته باشه. ببخشید فارسی نیست.




نظرات 12 + ارسال نظر
ملاحت یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 13:46 http://1349814.persianblog.ir/

و راستی..با اجازه لینک ات کردم خانمم..برقرار باشی

صاحب اجازه ای ملاحت جان. خیلی لطف کردی دوست عزیز

ملاحت یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 13:39 http://1349814.persianblog.ir/

در مورد توضیح کامنت دوم کاملا باهات موافقم..روزی یه خانمی در فضای مجازی نوشته بود که مثلا قبل از ازدواج در 15 -16 سالگی کسی رو دوست داشته ..کل دفعات دیدارهاشون سه بار نمی شده..یه بار اون آقا براش در 10 سالگی یه عروسک آورده بوده..یه بار در 13 سالگی ایشون در حضور مامانش با چادر درو روش باز کرده..یه بار هم آقاها آمده بوده بهش بگه منتظرم بمون که نشده بوده..همین..آقا این خلایق یه شور و شینی کرده بودن که شما خانم متاهل چرا در یه پست از یه عشق بیست سال پیش افلاطونی..یادآوردی..من نمیدونم چرا اخلاق ما نیاموخته که اگر هم مثلا منبعش دینه..در برابر خداوند همه مردم مثه دندانه های شانه مثلا برابرن..اگر برابرن..چرا مردان حق دارن چنین رفتار کنن..و بانوان..اگر یاد بیارن..وا فریاد ی همه به آسمون میره..اخلاق جنسیتی..اخلاق طبقاتی و اخلاق مبتنی بر میزان پول و در آمد که در اون پولدار بتونه گناه خودشو بخره....طبقه متمول و آگاه به حقوق بتونه خودشو از مفرهای قنون گریز در ببره و مردش بتونه خیانت رو قانونی کنه همسرش نه..خطرات و زیانهای بسیار زیادی رو در پی داره..

دلم سوخت برای اون خانوم ملاحت جان... فکر می کنم ما محتاج اخلاقیاتی هستیم که بر اساس اون درک کنیم که اگرچه حق عشق ورزیدن و آزادانه زندگی کردن داریم نمی تونیم این دو نعمت زندگی رو بر پایه ی بدبختی و اسارت دیگران بنا کنیم...بنابراین به راحتی نمی تونیم به زندگیمون پشت پا بزنیم و همراهمون رو هل بدیم تو چاه تا خودمون پرواز کنیم...به نظرم ما چه زن و چه مرد از این نظر کمبود داریم.

ملاحت یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 13:33 http://1349814.persianblog.ir/

در مورد کامت آخر و مسئله مسکن که اشاره کردی دقیقا بله..در پزشکی مسکنها برا این هستن که بیمار دردش کم بشه ما بتونیم به درمان حقیقی برسیم..اما در امور اجتماعی مسکن موجب میبشه ابعاد درد حقیقی قایم بشه..عین این که به بیمار سرطانی مسکن بدی ..دردش کم شه..بیماری هم به طور پنهان به باقی ارگانهای بدنش دست اندازی کنه و اونو بکشه..الان ماجرای ازدواجهای موقت و زندگی های مثاثی همینه..اگر قرار بشه به جای دفاع از حریم زنان و دختران تنها و کمک به زندگی سالم اونا..اونا را در شرایط این روابط چنین و چنان بذاریم سرشم یه روکش قانونی بکشیم..سالها بعد کدوم زن عاقلی می پذیره بره زیر بار تعهد با مردی که ممکنه روزی جایی قالش بذاره ؟ به بهانه پیری..یا عدم تفاهم یا هرچی؟بعد ازدواج میشه فعل زنانی که یا براشون هیچی مهم نیست..یا بسیار درمانده اند و تنها یا..و بعد کیفیت زندگی چی میشه؟ پسرها و دختر های مادر فضایی که عین دربارهای حرمسراهای قجری پر از عدم صمیمیت و رقابته چطور بزرگ بشن؟وقتی وفاداری یک اخلاق زنانه بشه..مردان ما چه خواهند شد؟ رابطه پدران و فرزندان فرزندان چه کیفیتی خواهد یافت؟

به نظر من پیامدهای این موجِ در حال افزایش زندگی های مثلثی که خیلی هم از چند همسری فراتر می ره هنوز معلوم نشده...اگر دقت کرده باشید همین همسران دومی که وبلاگ می نویسن اغلب بسیار جوونن و تازه اول زندگیشونه...بعداً متوجه میشن چه اتفاقی افتاده. ما فعلاً بیش تر پیامدهای نزدیک رو داریم می بینیم که به اندازه ی کافی تلخ هستن...

ملاحت یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 13:26 http://1349814.persianblog.ir/

در باب کامنت ششم که فرموده بودی چطور باید عرض کنم.در بسیاری از جاهای جهان همسر دوم و چندم در روند خون بس و خون بها یا در روند تشکیل یک رابطه خانوادگی عشیره ای یا در روند مورد تجاوز قرار گرفتن یا تعدی به عنف در سنین پایین وارد زندگی به اصطلاح متاهلی میشه.جوانی و ناپختگی از موارد همراه در بسیاری از این نوع ازدواجها هستن( البته مصلحت اندیشی و پدر سوختگی در برخی دیگه از موارد هم..ببخشید حرف غیر علمی زدم!)اما وقتی ما ازدواجهای اجباری رو که در اون مرد حق انتخاب رو از دست میده یا زن بی عشق یا بی تجربه و درایت کافی وارد خانواده میشه برمیداریم زوجهایی داریم که با پیوند محکم تر و معقول تری کنار هم اند.این کمک میکنه بقای خانواده تک همسری بر تعادلی پایدار و باقی نه اجباری و لحظه ای و شکننده استوار باشه.

آفرین ملاحت جان به نکته ی خوبی اشاره کردی....بعد هم مساله اینه که الان خانواده های تک همسریمون به قدر کافی مشکل دارن! و وارد شدن یک ضلع سوم چه به صورت قانونی چه به صورت غیر قانونی، چه علنی چه یواشکی هیچ دردی رو درمان نمی کنه...اصلاً یکی از دلایل مثلثی شدن روابط اینه که مشکلات رابطه ی دو نفره حل نمی شن و آدم های مستاصل به جای حل مشکل ترجیح می دن به شیوه ی دیگه ای خودشون رو دلداری بدن.

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 09:02 http://1349814.persianblog.ir/

و یادم نرفته بگم که دقیقا به هدف میزنی..کاملا..آگاهانه انتخاب میکنی..دوست نادیده عزیز..موفق باشی

چقدر خوبه که نکته رو دریافتی ملاحت عزیزم. ممنون که می خونی، وقت می گذاری و نظرهای کارساز میدی. امیدوارم دوستان بیشتری مثل تو پیدا کنم...

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 09:01 http://1349814.persianblog.ir/

و نکته آخر اینه که باید دید چند همسری به تبع چه مسائلی داره تبلیغ..ترویج..یا قانونی میشه.اگر ترویج چن همسری مسکنی برای التیام غلیانات افسار گسیخته روحی و جسمیه..اگر چند همسری مسکنی برای کوتاهی تصمیم گیرندگان و نهادهای اجتماعی برای رسیدن به حفظ و مراقبت از زنان جامعه است..اگر چند همسری مسکنی برای ناتوانی جامعه در حفظ استقلال سالم و ایمن زنان جامعه خودشه..اگر چند همسری کلاه شرعی برای قانونی کردن خیانتیه که قبلا و در خلائ حضور قاون..عرف و اعتماد جامعه روی داده..اون وقت این امر متفاوته..این چند همسری یه روکشی میشه رو یه عالم مشکل دیگه..مسکن موقتی که ابعاد درد رو پنهان کرده..نه یک رسم اجتماعی دارای اصول انسانی..

مسکن ها در دراز مدت عواقب بدی دارن... یا بی تاثیر میشن یا با خودشون صدتا مریضی میارن. مسکن موقته. یا باید شرایطی ایجاد شه که مردم چند همسری رو بپذیرن یا اینکه باید راه دیگه ای پیدا کرد. نمیشه به بهای درمان یک نفر، شخص دیگه ای رو بیمار کرد. کدوم پزشکیه که به خاطر یه بیمار نیازمند قلب، آدم سالم رو بکشه و قلبش رو در بیاره؟

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:56 http://1349814.persianblog.ir/

مسئله ششم اشکال چند همسری و نحوه قانونی شدن اونه..در کشور های افریقایی و بعضا اروپایی هر رابطه ج..ن..س..ی با فرد مونث زیر هفده سال جرمه و مجازات اون حتی در چند کشور افریقایی اعدامه.یا دست بالا حبس طولانی مدت غیر قابل تعدیل و تغییر .چه به عنف باشه و چه با اختیار.این امر تعداد زنانی رو که در گیر روابط چند همسری میشن تا اندازه کمی تعدیل میکنه

چطور؟

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:53 http://1349814.persianblog.ir/

نکته پنجم..جایگاه روابط فیزیکی و جن..س..ی..در زندگی فردی و اجتماعی و تاریخ خانوادگی یک ملت و جامعه است.در بسیاری از کشور های افریقایی قبل از پیوستن به ادیان ابراهیمی زندگی هایی قبیله ای و دارای اشتراک همسر یا ارتباطات خارج از ازدواج و در مورد زنان و مردان و برای مراقبت از کودکان وجود داشته. انواعی از اون در عربستان عهد جاهلیت هم بوده و زن در هنگام تولد فرزند طی مراسمی پدر حقیقی فرزندشو تعیین میکرده. وقتی در سابقه حیات خانوادگی ملتی چنین روابطی باشه دین قادر به از بین بردن اون نیست اما سعی در تعدیل اون خواهد کرد مثل چند همسری..سوال اینه که آیا هنوز جوامع به چنان روابطی ارج میذارن..تا به چند همسری ارج بذارن؟

درست می گی ملاحت جان. باید بخش های مختلف یک جامعه با هم تناسب داشته باشن. نه اینکه دائماً یک اعتقاد یا روش زندگی متفاوت رو ضمیمه ی شیوه ی قبلی زندگیشون بکنند بدون اینکه قبلی رو تغییر بدن!
دست کم درباره ی خودمون می تونم بگم ما دچار تناقضیم. زنان و مردان ما وسط دستورالعمل هایی که دولت می پیچه، عرف می پیچه و فرهنگ مدرن میپیچه گیر کردن. چون هر کدوم یک چیز می گن. تو این وضعیت شخصیت آدما تیکه پاره میشه. این جوریه که ملت هم شراب میخورن هم نماز می خونن! هم خیانت می کنند هم حلوای نذری پخش می کنن. هم می خوان عاشقانه و آروم زندگی کنن هم زن دوم بشن و شوهرشون مثل بره ازشون فرمان ببره. حقیقتش رو بگم به همین دلیله که من دلم برای همه ی اضلاع این مثلث میسوزه.

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:48 http://1349814.persianblog.ir/

4.نکته چهارم..میزان توقعات از کیفیت و حالت روانی زندگی خانوادگی..شاید ندونیم که در بسیاری از کشور ها وقتی داره بین زن و شوهر دارای اختلاف چندین چیز رو بررسی میکنن که معتقدن اینا از آسیبهاییه که در کودکی متحمل شدن مثل زیستن در خانواده دارای خیانت..مورد سوئ استفاده قرار گرفتن از والد در کودکی..خشونت بین والدین..و والد و فرزند..و یکی از این آسیبها در بسیاری از کشور ها چند همسریه..زیرا معتقدن مسائل و افت کیفیتی که این حالت به زندگی کودکان وارد میکنه گاهی با خیانت کاملا مشابهه

بی توجهی به وضعیت عاطفی و روانی زنان و کودکان از مشخصات پدرسالاریه دیگه... متاسفانه کودکان ما به طور کلی وضعیت خوبی ندارند و در برابر خشونت های خانوادگی بسیار شکننده هستند. مثلاً همین مسئله ی تج/اوز در کودکی...خیلی شایعه ولی کار چندانی براش صورت نمیگیره. اطلاع رسانی خوبی نمیشه. حمایت درستی از افراد آسیب دیده وجود نداره. فقط وقتی از پرده بیرون میاد که بچه در شرف مرگ باشه یا بمیره. طبیعیه که بیش تر این موارد پنهانی می مونن و همین افراد آسیب دیده می خوان تشکیل خانواده بدن...می خوام بگم وقتی کلاً کیفیت زندگی کودکان مهم نیست چرا باید کسی نگران بچه هایی باشه که تو خونواده های چند همسری زندگی می کنند؟

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:45 http://1349814.persianblog.ir/

3. نکته سوم وضعیت و جایگاه زنان و کودکان در کشور های دارای قوانین چند همسریه. گاهی مشکلات زنان در جامعه چنان زیاده و جامعه ای چنان آسیب زده است که نهادهای اجتماعی می کوشند فقط برای زن یک سقف پیدا کنن. چرا؟ چون در جوامع نا امن فقدان همراهی یک مرد یا یک ازدواج جسم و روح و روان زن تنها رو در معرض خطرات آسیبها..تعدی و هتک حرمت و قتل قرار میده..مثلا در فلان کشور افریقایی که در هر دقیقه 54 زن مورد تعدی قرار میگیرن.....یا اون کشور دیگر که مردان در ازای کار در شهر های دور از روستا برای زن و فرزند خود ایدز ناشی از ارتباط با کارگران جن..سی به ارمغان میارن شاید این یک مسکن باشه.اما درمان نیست

اتفاقا اخیرا داشتم یه مطلبی می خوندم درباره ی یکی از همین کشورها که در حال تصویب چنین قانونی بود. اسمش یادم رفت! به هر حال هر قانونی باید با وضعیت جامعه تناسب داشته باشه... و مسکن هم موقتیه. باید به فکر واکسیناسیون بود به گمانم.

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:35 http://1349814.persianblog.ir/

. نکته جالب دوم اینه که حتی در بسیاری کشور ها زمانی که یک مرد مجاز به چند همسریه در بسیاری از کشور ها براش قوانینی وضع میکنن که بسیار حائز اهمیته.مثلا در سنگال مرد مجاز به 4 ازدواجه اما در ابتدای عقد وظیفه داره به همسر اول..یا هر همسر بگه که آیا قصد چند همسری داره یانه..پس اگر مردی بعد چند سال ازدواج با زنش بخواد بره زن بگیره و از ابتدا چنین قصدی نداشته قوانین براش مجازاتها و برا زن حقوقی رو در نظر میگیرن..

این هم درسته اما همیشه بین قانون و عمل فاصله ای هست. در قانون ما هم اومده که رضایت همسر اول شرطه ولی من موارد متعددی رو دیدم که خلاف این رو ثابت می کنه! یعنی اگر شرایط اجتماعی ای که زمینه رو برای چند همسری مساعد می کنند وجود داشته باشه قانون نمی تونه کاری بکنه... قانون فقط ابزار میده به دست آدم ها یا محدودشون می کنه... اینجا صیغه مجازه مردان صیغه می کنند، اما برای زن ممنوعه پس زنان خیانت می کنند. مردها خیلی وقت ها ماجرای خودشون رو فاش می کنند. اما کدوم زنیه که جرات داشته باشه به شوهرش بگه من خیانت کردم! من با یه مرد مهربون تو اینترنت آشنا شدم که از نظر احساسی جای خالی بی احساسی تو رو پر می کنه؟

ملاحت چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 08:31 http://1349814.persianblog.ir/

بسیار جالبه عزیز من..ضمن این که چند نکته رو می تونیم در این راستا ببینیم
1. سیر تطور از چند همسری به تک همسری چگونه است. مثلا اگر نقشه ای داشتیم که نشون میداد چند همسری در چند کشور دنیا قبلا مجاز بوده و الان چگونه شده؟یعنی قانون چه تغییراتی کرده به اینجا رسیده؟
2. دوم تفاوت بین چند همسری مجاز و چند همسری به تبع خیانت به همسره. لازمه این دو پدیده از هم کاملا جدا شن. مثلا ممکنه در خوزستان لرستان یا برخی استانهای دیگه زنی برای داشتن فرزند یا فرزندان پسر بیشتر واسه شوهرش بره خاستگاری..این شکل با ازدواج پنهانی صیغه ای یک منشی شرکت با رییس شرکتش متفاوته..

ملاحت عزیز خیلی ممنونم
نظرهایی که میذاری همیشه خوشحالم می کنه و نکات مهمی رو به من یادآور میشه... من چنین نقشه ای ندیدم اما فکر می کنم با وقت گذاشتن و جست و جو کردن میشه درستش کرد. به محض اینکه فرصت کنم می رم دنبالش!
نکته ی دوم هم کاملاً درسته. کلاً باید انواع مختلف رابطه ی مثلثی شناسایی و از هم تفکیک بشند. همون طور که گفتی چند همسری بین قومیت های خاص و چندهمسری در شهر(خصوصاً شهرهای بزرگ) خیلی متفاوته و در حالیکه اغلب زن های متعلق به این قومیت ها مجبورن چنین وضعیتی رو بپذیرن و چون در فرهنگی بزرگ شدن که این وضعیت خیلی رایج و نرماله ممکن اعتراضی هم نداشته باشند. ولی مناسبات زندگی مدرن شهری که زن و مرد پا به پای هم تلاش می کنند و بعضا زندگی های عاشقانه ای دارن و بعد یک دفعه خانوم ها پی می برن شوهرشون زن دیگری گرفته خیلی فرق داره و حکایت دیگری است. و این نکته رو هم باید اضافه کرد که چندهمسری در قومیت ها همیشه بوده و شاید الان کمتر هم شده باشه ولی چندهمسری آقایونی که خیلی هم مدرن و روشنفکر هستن و فقط هنگام اتخاذ همسر دوم مسلمون میشن پدیده ی نسبتاً جدیدیه. البته جای پژوهش های علمی دقیق در این زمینه خالیه و اگر وجود داشتند خیلی بهتر میشد قضاوت کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد